امشب شبیه عشق رها شو درون من،
روحِ شگرفِ بی بدنت را به من بده
ای مثل صبحْ آمده از لمـسِ آفتاب،
من سردم است پیرهنت را به من بده
اینجا میان موزهی شب خاك می خورم،
امشب هوای پرزدنت را به من بده
من با تو گفتن از تو ، تو را دور می شوم
ای من ، منِ همیشه ،من ات را به من بده
حرفی نمانده است ، ولی محضِ یك حضور
فریادهای بی دهنت را به من بده
مردن مرا نشانهی تلخی ست ، بعد از این
نامِ قشنگِ زیستن ات را به من بده
توت فرنگی های تشنه ...برچسب : نویسنده : mnarcis2nda بازدید : 126