از خواب ها پرید، از گریـه ی شدید،
اما کسی نبود ، اما کسی ندید !
از خواب می پرم ، از گریه ی زیاد،
از یک پرنده کـه، خود را به باد داد...
از خواب می پری، از لمس دست هاش،
و گریـــــه می کنـــــی، زیــر ِ پتــو یواش...
از خواب می پرم ،خوابی که درهم است،
آغوش تو کجاست ؟ ! بدجور سردم است...
از خواب مـــی پرم، تنهاتر از زمین
با چند خاطره ، با چند نقطه چین...
از خواب مـــی پرم از تــــــــو نفس ، نفس ...
قبل از تو هیچ وقت ... بعد از تو هیچ کس ...
از خواب مــــی پرم ... رؤیای ناتمام !
از بوی وحشی ات لای ِ لباس هام
چیزی ست در دلت ، دردی ست در سرم،
از خواب مــی پری ... از خواب می پرم ...
از خواب می پرم، می ترسم از خودم!
دیوانــــــه بودم و دیوانـــــه تـــر شدم...
توت فرنگی های تشنه ...برچسب : نویسنده : mnarcis2nda بازدید : 240