سرگردان

ساخت وبلاگ
درخت بود و  تو بودی و  باد سرگردان!

میان دفتر باران، مداد سرگردان...

تو را كشید و مرا آفتابگردانت،

میان حوصله گیج باد سرگردان

همیشه اول هر قصه آن یكی، كه نبود،

نه باد بود و نه تا بامداد سرگردان

و آن یكی همه ی بود قصه بود و در او،

هزار و یك شبِ بی شهرزاد سرگردان

تمام قصه همین بود راست می گفتی :

تو باد بودی و من در مباد سرگردان

زمین تب زده، انسان عصر یخ بندان

و من میان تب و انجماد سرگردان

ستاره ها همه شومند و ماه خسته من،

میان یك شب بی اعتماد سرگردان

مرا مراد تویی گرچه بر ضریح تو هست،

هزار آینه ی نا مراد سرگردان...

درختِ كوچكِ تنها، به باد عاشق بود!

و  باد،

بی سر و سامان،

و  باد،

سرگردان...

تمام قصه همین بود، راست می گفتی !

توت فرنگی های تشنه ...
ما را در سایت توت فرنگی های تشنه دنبال می کنید

برچسب : سرگردان, نویسنده : mnarcis2nda بازدید : 235 تاريخ : يکشنبه 16 مهر 1396 ساعت: 22:31