جهان جز زن گلی دیگر ندارد، برای زن جهان همسر ندارد! جهان از ابتدا تا انتهایش؛ ز مادر گوهری بهتر ندارد... روز مادر مبارک بخوانید, ...ادامه مطلب
یک شوک خیلی بزرگ بود؛وقتی خبر مرگ خاله جون رو شنیدم...انگار نمیخواستم باور کنم که خدا اون رو از ماگرفته. انگار هنوز هم احساس میکردم سایه اش بالایسرمونه و داره برامون دعا میکنه.اما چه حیف که خدا این گل رو از باغ ما چید،و دیگه کسی نیست که جای مادر رو برای ما پرکنه...روحش در آرامش ابدی و نامش جاودانه باد بخوانید, ...ادامه مطلب
هرگز برای راهنمائی یک آدم احمق تلاش نکنید، چون او از شما متنفر خواهد شد...!, ...ادامه مطلب
وقتی بچه بودم، کنار مادرم میخوابیدم و هرشب یک آرزو میکردم.مثلاً آرزو میکردم برایم چیزی بخرد...میگفت میخرم به شرط اینکه بخوابی!یا آرزو میکردم جائی برم ،میگفت میبرمت به شرط اینکه بخوابی!یا آرزو میکردم کاره ای بشم،می گفت میشی، به شرط اینکه بخوابی...یک شب پرسیدم اگر بزرگ بشوم به آرزوهام میرسم؟گفت:میرسی به شرط اینکه بخوابی...!و هر شب با شوق آرزوهام میخوابیدم...آنقدر خوابیدم و خوابیدم وخوابیدم تا بزرگ شدم ،هرچه بزرگتر شدم، آرزوهایم کوچک و کوچکتر شدن ...!دیشب مادرمو خواب دیدم؛ازم پرسید: هنوز هم شبها قبل از خواب به آرزوهات فکر میکنی؟گفتم: شبها نمیخوابم.پرسید :مگه چه آرزویی داری؟گفتم: تو اینجا باشی ، هیچ آرزویی ندارم.گفت: سعی میکنم به خوابت بیام به شرطی که تو بخوابی...یکم تیر، سالروز آسمانی شدنت را گرامی میدارم عشق قشنگم بخوانید, ...ادامه مطلب
چند روزه که در زنجان هستم. هوا به شدت سرده و برف همه جارو پوشونده. مردم زنجان بسیار خونگرم، مهربون و مهمان نواز ودوست داشتنی ان که آدم از مصاحبت با اونا لذت میبره. مناطق دیدنی جالبی داره، هرچند که الآن فصل مناسبی نیست. احساس غریبی ندارم، فقط نمیدونم چرا فرودگاه زنجان فعال نیست !؟ باید کم کم آماده شم برای بازگشت به مشهد... بخوانید, ...ادامه مطلب
مــــــــادرم گفت که عاشق نشوی، گفتم چشــــم! چشــــم های تو مــــــرا بی خبر ازچشمم کرد..., ...ادامه مطلب
گرت مملکت باید آراسته، مده کار معظم به نوخاسته!به خردان مفرمای کار درشت، که سندان نشاید شکستن به مشت...رعیت نوازی و سرلشکری، نه کاریست بازیچه و سرسری!نخواهی که ضایع شود روزگار، به ناکاردیده نفرمای کار... بخوانید, ...ادامه مطلب
خوشا به بختِ بلندم که در کنارِ منی تو هم قرارِ منی هم تو بیقرارِ منیگذشت فصلِ زمستان، گذشت سردی و سوز بیا ورق بزن این فصل را، بهارِ منیبه روز, ...ادامه مطلب
سرانگشتی، حساب می کنم ، گستاخی های کودکی ام را ...!چورتکه می اندازم، بر شمار اشتباهات جوانی ام ...متر میکنم، جامه عشق ات را بر تن ام .وجب میکنم، مساحت دور اندیشی ات را برای آینده ام !اندازه می گیرم، , ...ادامه مطلب
, ...ادامه مطلب
دردهای من ، جامه نیستند، تا ز تن در آورم ... چامه و چكامه نیستند، تا به رشته سخن در آورم ، نعره نیستند، تا، ز ،نای جان بر آورم ...دردهای من نگفتنی است ! در, ...ادامه مطلب
کنج اتاق، آرام نشسته ام، جوانی ام چنگی به دل نمی زند مادر,، برخیز، لباس هایم، کفش هایم ، کیف و کتابم را دریاب ... می خواهم به کودکی برگردم... " زیاده خواه نیستم ؛ جاده ی شمال، یک کلبه, ...ادامه مطلب
معنای زنده بودن من با تو بودن است نزدیک ـ دور سیر ـ گرسنه رها ـ اسیر دلتنگ ـ شاد آن لحظه ای که بی تو سر آید مرا مباد! مفهوم مرگ من در راه سرفرازی تو در کنار تو مفهوم زندگی ست . معنای عشق نیز در سرنوشت من با تو همیشه با تو برای تو زیستن..., ...ادامه مطلب
با شب چه کند سینهی این برکه بی تاب؟ وقتی که تو اِی ماه! نخواهی که بتابی... , ...ادامه مطلب
همه خفتند، به غیر از من و پروانه و شم, ...ادامه مطلب